سهم و مسئولیت ما، در تغییر سرنوشت کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست چیست؟

همه ما با توجه به تخصص فنی و علمی، تجربه، زمان، توانایی مالی و موقعیت اجتماعی، امکان مشارکت در رفع نیازهای اقشار آسیب دیده را داریم، امکانی که از بخش زیادی از آن بی اطلاع هستیم.
تحصیلات، تجارب، مشاغل و امکانات موجود همه ی ما ، امکان حل مشکلات متعددی را در زمینه های مختلف برای کودکان بی سرپرست و بد سرپرست فراهم می کند.
شما می توانید در کنار تمام کمک های نقدی و غیر نقدی ممکن، با اعلام و به اشتراک گذاشتن مهارت و تخصص خود، نیازهای یک مجموعه را مرتفع کنید. شما میتوانید حتی با جذب کمک های اطرافیان و ترغیب آن ها به حمایت از اقشار آسیب دبده و مشارکت در این امور، در سهم این کودکان از فردا شریک شوید.
مسئولیت اجتماعی یک پارپوب و محدوده اخلاقی است که در آن وظایف مختلفی که تمام آنها دارای منافع برای جامعه هستند، برعهده فرد، سازمان و یا نهادی خاص گذاشته میشود.
مشاغل، مسئولیت اجتماعی خود را انجام خدمات اجتماعی و مشارکت در رفع معضلات و آسیب های اجتماعی دانسته و لذا برای رفع این معضلات تلاش میکنند و در همین راستا اقدام به انجام فعالیت های نوع دوستانه می کنند.

تغییر سرنوشت فرزندان بی سرپرست، منجربه چه اتفاقاتی در آینده ی این سرزمین می شود؟


چنانچه به وضعیت کودکی که در بدترین شرایط اجتماعی و اقتصادی زندگی می‌کند و همزمان متحمل آسیب‌های مختلفی می‌باشد رسیدگی نشود؛ مهم‌ترین نگرانی موجود، افزایش جرایم و کاهش امنیت اجتماعی با تکرار تقدیر و سرگذشت خانواده خودشان است. سرنوشتی که برای خودشان نیز بزهکاری در جامعه، کارتن‌خوابی و بی‌خانمانی را باقی خواهد گذشت؛ اتفاقی که در جامعه به وفور به چشم می‌خورد.
هم زمان با این اتفاقات، شاهد افزایش دایره و گستره جرایم نیز در جامعه خواهیم بود و جرایم سنگینی در جامعه رخ می‌دهد؛ که منجر به کاهش بیش از پیش امنیت اجتماعی می شود و تاوان آن را افراد بی‌گناه جامعه و خانواده و همشهریان خودمان پرداخت خواهند کرد.
سرگذشت کودکان فاقد سرپرست موثر انتخاب خودشان نیست، ولی تغییر سرنوشت آن‌ها و کمک به کاهش بزهکاری در جامعه و امنیت هرچه بیشتر انتخاب تک‌تک ماست.

کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست از حضور تربیتی، روان شناختی، حمایت مؤثر والدین و نیز از مزایای عادی زندگی در خانواده، محروم هستند و در صورت عدم رسیدگی در کنار تمام آسیب‌ها از تحصیل و مراحل زندگی خود نیز باز می‌مانند و دچار بحران شخصیت و عدم توانایی برقراری ارتباط با اطرافیان و جامعه ‌می‌شوند.
حضور موسسات و نهادهای مردمی، منجر به جبران آسیب‌ها، بازسازی عزت نفس، پرورش چندجانبه و توانمندسازی فرزندان بی‌سرپرست می‌شود. این خودباوری و خوداتکایی فردای روشن‌تری برای این کودکان و این سرزمین را به تصویر خواهد کشید.

ترخیص فرزندان بی‌سرپرست از مراکز، در چه صورت اتفاق می‌افتد؟

وضعیت خانواده‌ی زیستی‌ و سرپرستان فرزندان بی‌سرپرست و بدسرپرست، بعد از پذیرش در خانه‌ها توسط مددکاران و کارشناسان مورد بررسی قرار می‌گیرد.
اصولا اگر احتمال اصلاح وضعیت و بهبود شرایط سرپرست زیستی ممکن باشد، در ماه‌های اول پیگیری از طرف خانواده زیستی صورت می‌گیرد؛ و اگر هیچ پیگیری برای فرزند در یک سال اول صورت نگیرد، فرزند واجد شرایط فرزندخواندگی بوده و با توجه به شرایط فردی به خانواده‌های متقاضی معرفی می‌گردد.

تایید درخواست خانواده‌های زیستی برای بازگشت فرزندان آن‌ها توسط دادستان انجام می‌گردد و مبنی بر تغییر شرایط مختلفی اعم از ترک اعتیاد، اشتغال به کار، تامین محلی برای اسکان، تکمیل روند درمان‌های روانی و بهبود وضعیت کلی می‌باشد؛ که البته عمدتا این تغییرات به صورت موقت بوده و درصد زیادی از آن‌ها مجددا گرفتار مشکلات شده و کودکی که به خانواده‌ی زیستی بازگشته است، همچنان دچار آسیب‌های مختلف می‌شود.

در کنار فرزندانی که به خانواده زیستی خود برگشته و یا به عنوان فرزندخوانده به کانون خانواده‌ی جدید می‌روند و از مراکز ترخیص می‌شوند؛ فرزندانی که پیگیری‌های ناموثر متعددی داشته و یا به علت شرایط خاص، امکان ورود به خانواده‌ی جدید را ندارند، در خانه‌ها رشد و پرورش پیدا کرده و در همین مسیر وارد جامعه می‌شوند؛ از این رو نقش خانه‌ها به عنوان خانواده‌ برای این فرزندان در آمادگی برای ورود به جامعه بسیار پررنگ و موثر می‌باشد.